loading...

«اتاق گوشواره»

وسیله ای برای آزاد سازی مطلق ذهن

بازدید : 356
يکشنبه 10 اسفند 1398 زمان : 17:28

هیچ ایده یا بهانه‌‌‌ای برای رفتن ندارم. دایی فردا صبح میره و شب برمیگرده. هرطور شده باید برم چون تقریبا وقتی نمونده! سرم درد میکنه بس که فکر کردم و مغزم یاری نکرده. مطمئنا بعدا بهشون میگم برای چی رفتم. اصلا نگم هم خیلی واضح متوجه خواهندشد ولی وقتی اون کار انجام شده باشه، نمیشه زمان رو به عقب برگردوند و کاری از پیش برد...

تا حدی حالت سرماخورده طور دارم. البته خیلی خفیفه. و میترسم یا قرنطینه بشم یا اگه نشم چون وضعیتم اینطوریه، ایمنی بدنم جوابگو نباشه و مبتلا بشم! تازه مجبورم جای شلوغِ پررفت و آمد هم برم. :|

.

یکی از دوستام که ایران نیست و عصری به زحمت باهم صحبت کردیم گفت همینطوریش هم من توی جامعه انگشت نما بودم (به خاطر حجاب! خیلی محجبه است...) و به خاطر چهره ام مشخصه آسیایی هستم و کاملا مشخصه که ایرانی ام! جدیدا توی خیابون که قدم میذارم کرونا کرونا گویان دنبالم میکنن و مسخره میکنن. یا حتی فرار میکنن. :|

چه وجهه‌ی خوبی داریم توی کشورهای اروپایی. :| واقعا افتخار میکنم به ایرانی بودنم. :)))))))

لاو ترکوندن در اتوبوس کار زشتی نیست اصن
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 115
  • بازدید کننده امروز : 50
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 134
  • بازدید ماه : 380
  • بازدید سال : 3537
  • بازدید کلی : 9806
  • کدهای اختصاصی