loading...

«اتاق گوشواره»

Content extracted from http://mylifestory.blog.ir/rss/?1738707001

بازدید : 445
چهارشنبه 20 اسفند 1398 زمان : 4:33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

«اتاق گوشواره»

پارسال همین روزها یه پست نوشتم با تیتر “I hate the person in the mirror”، کی فکرش رو می‌کرد که امسال چنین عنوانی بتونه جایگزینش بشه؟ :)

صبح تصمیم گرفتم که فاینال رو انجام بدم تا هر چه زودتر از شر استرسش رها بشم. وارد سایت شدم و شروع آزمون رو زدم. می‌دونستم دو بار حق شرکت توی آزمون رو دارم به همین خاطر تصمیم گرفتم که از سوالات اسکرین شات بگیرم و بعدا توی بار دوم جواب‌ها رو وارد کنم. چون هر لحظه ممکن بود نتم قطع بشه و توی این چند روز زیاد قطع و وصل شده‌بود. سوالات رو خوشحال و خندون حل کردم و مجدد وارد سایت شدم! چشمم که به سوال اول افتاد آه از نهادم بلند شد. :( سوالات سری دوم، سوالات سری اول نبودن… استرس تمام وجودم رو گرفت؛ نکنه نت قطع بشه؟ نکنه یه مشکلی برای گوشیم پیش بیاد؟ نکنه حالا که استرس دارم و وارد فاز رعشه شدم غلط بزنم و مردود (!) بشه؟ نکنه… با هزار تا نکنه دوباره شروع کردم به حل سوالات! یه جوری قندیل بسته بودم و بدنم می‌لرزید که توی کنکور هم چنین حالتی نداشتم! چندتا نفس عمیق کشیدم و بالاخره شروع کردم. سوال ۲۶ بودم که یهویی نوتیفیکیشن بالای صفحه پدیدار شد که به طور میانگین فلان ساعت توی هفته از گوشیت استفاده کردی. خواستم بزنمش کنار، نفهمیدم چی شد که یهویی از مرورگر خارج شد! نزدیک بود بزنم زیر گریه. این باز دوم بود و هیچ راهی نداشتم و نمیدونستم چقدر از زمان باقی مونده! قلبم توی سینه‌ام با شدت هرچه تمام‌ار می‌کوبید و من خودم رو ناتوان‌تر از اون دیدم که بخوام نمره برام مهم باشه. سریعا دوباره وارد سایت شدم و هر چی دستم میمومد فقط می‌زدم! زحمت دوباره خوندن هیچ سوالی رو به خودم ندادم. به سوال ۵۰ که رسیدم یه نفس از سر آسودگی کشیدم. توی اون لحظه فقط خواستم خودم رو نجات بدم و پاس بشه. یه نگاه به زمان انداختم، باورم نمی‌شد فقط ۲۴ دقیقه از یک ساعت مصرف شده‌بود! دیگه مهم نبود که نت قطع بشه یا نه چون قطعا نمره‌ی پاس‌شدنی‌ای گرفته‌بودم. گوشی به دست رفتم آشپزخونه و یه لیوان آب خوردم. حالم که جا اومد، اون ۶ سوالی که علامت زده‌بودم رو مرور کردم. به جواب‌هام نگاه کردم، تردید نکردم و تغییر ندادم چون تجربه بهم ثابت کرده که همیشه نظر دومم غلطه. :دی اتمام آزمون رو زدم. دل تو دلم نبود که ببینم چند شدم!

۱۰۰. :))))))))))) من ۱۰۰ شدم با وجود تموم این تنش‌ها و بدبیاری‌ها! می‌خندیدم و گریه می‌کردم! اصلا شما نمی‌دونید چه حس غروری داشتم! *_* بلند شدم یه دور افتخار به افتخار خودم زدم!

.

آره من این روزها عاشق خودم هستم. ;)

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 133
  • بازدید سال : 319
  • بازدید کلی : 10301
  • کدهای اختصاصی